چهار مولفه ماندن در دوره درمان مرکز TC

اگرچه زندگي اجتماعي در TC شامل يك پيام فراگير براي «ماندن در دورة درمان» است اما مقيمان دائماً براي ماندن در موقعيت درمان دچار كشمكش هستند. اينكه آنها چگونه مشكلاتشان را درك مي كنند، نياز به تغيير دارند، محيط درمان را چگونه مي يابند، خواسته هاي درمان چيست، و فشارها و اجبارهاي خارج از برنامه، مقيمان را مجبور به تأمل و تصميم گيري مجدّد براي ادامه دادن برنامه حداقل بر يك مبناي روزانهمي كند. اين ادراكات را مي توان به چهار گروه تقسيم كرد: شرايط ، انگيزش، آمادگي و مناسبت.

شــرايط

برخي از موقعيتها و شرايط زندگي فرد را به جستجوي درمان در TC راغب مي كند، شرايطي مثل مشكلات قانوني، مالي، بهداشتي، خانوادگي، اجتماعي، محلي و كار. اين شرايط مختلف در افراد متفاوت فرق مي كند و ممكن است براي يك فرد هم در طول زمان تغيير كند. با اين حال، همة اين شرايط شكلي از فشار خارجي است كه فرد را مجبور به جستجوي پذيرشدر درمان، باقي ماندن و يا ترك موقعيت درمان مي كند. پس خود درمان بايد اين ادراكات خارجي را براي حفظ فرد در فرآيند تغيير بكار گيرد.

انگيــزش

وقتي افراد برانگيخته مي شوند كه درمان را پيدا كنند و در آن بمانند كه دلايلشان «دروني» - يعني تغيير فردي است. ممكن است اين دلايل مثبت باشد؛ مثل ميل به داشتن يك سبك زندگي جديد، داشتن چيزهاي خوب در زندگي، رشد فردي، يا روابط بهتر خانوادگي و اجتماعي؛ يا اينكه اين دلايل منفي باشد، مثل نياز به محو و يا كاهش احساس گناه، خودآزارييا نااميدي شخصي حاصل از شكست خود يا ديگران در زندگي.افراد با انگيزة دروني درك مي كنند كه مشكل اصلي خودشان هستند نه مواد يا شرايط زندگي شان؛ و اين حقيقت رامي پذيرند كه «آنها» بايد تغيير كنند نه دنياي اطرافشان.

آمادگي

ممكن است افراد براي تغيير انگيزه داشته باشند اما واقعاً ضرورت درمان را نپذيرفته اند. اين افراد ممكن است شخصاً براي مشغول شدن به درمان آماده نباشند و راههاي ديگري غير از درمان را مورد توجه قرار دهند راههائي مثل، كنترل مشكلات به خاطر كنترل خودشان، ايجاد تغييرات موقعيتي در كار، روابط، يا تغيير محل جغرافيايي، كمك گرفتن و حمايت شدن از طرف مذهب، خانواده يا دوستان.

بنابراين آنهايي كه براي درمان آماده اند، همة راههاي ديگر تغيير را طرد كرده اند، يعني درك كرده اند كه درمان تنها راه حل است.

مناسبت

مقيمان TC ممكن است برانگيخته و آمادة درمان باشند، اما ضرورتاً درك نكرده اند كه TC براي نيازهايشان مناسب است. بنابراين، مناسبت اشاره به درك خود از پيوند ميان فرد و درمان TC دارد. مناسبت درمان با پذيرش رويكرد TC توسط مقيم مشخص مي شود. يعني پذيرش اهداف TC، فلسفه، آموزشها، روشهاي يادگيري اجتماعي و تأكيدش بر ايجاد يك تعهد دراز مدت به درمان.

ادراكات وابسته به درمان به شيوه هاي مختلفي با هم ارتباط دارند. آمادگي براي درگير شدن در درمان نمي تواند بدون انگيزش دروني كافي براي تغيير رخ دهد. مناسبت براي درمان خاصي مثل TC، نمي تواند رخ دهد مگر آنكه فــرد براي هر نوع درماني آماده باشد. علاوه بر اين، شرايط يا فشارهاي خارجي اغلب باعث ايجاد يا روشن شدن انگيزش دروني مي شود. مثلاً، مشكلات مكرر با قانون، سلامتي، كار و روابط اجتماعي و خانوادگي، در نهايت منجر به اين مي شود كه فرد به مشكلات خود در رابطه با مواد و نياز به تغيير، اقرار كند.

با اين حال، اگر چه فشارهاي خارجي فرد را بسوي درمان هدايت مي كنند، اما انگيزة دروني است كه مشاركت دائم او را در فرآيند تغيير حفظ مي كند. برخي فارغ التحصيلان TC بيان مي كنند كه آنها بواسطة فشار خانوادگي و دادگاه وارد درمان شدند، اما بدليل انگيزة خود كه از طريق مشاركت در برنامه آن را تقويت كردند، در درمان باقي ماندند.

ادراكات وابسته به درمان، تغيير يابنده نيز هستند. تغيير در انگيزش، آمادگي و مناسبت روزانه رخمي دهد، مثل اينكه مقيمان دائماً در مورد دلايل درمان و نياز به درمان اقامتي، تصميم مي گيرند. اين تغييرات نمايانگر جاذبه ها و فشارهاي خارج از برنامه است (دوستان، خانواده، شرايط كاري و اجتماعي). اما اين تغييرات با اثرات جدايي ناپذير زندگي اقامتي (جاذبه هاي مثبت و منفي مقيمان و استفها، خواستهاي برنامه، يا خستگي از برنامة روزانه) نيز ارتباط دارد.

پيشرفت در درمان نيز اثرات غيرمنتظره اي بر انگيزش، آمادگي و مناسبت دارد. براي مثال، پيشرفت سريع در روزهاي اول درمان مي تواند باعث اخراج زود هنگام فرد شود. بطور متناقض، يك ادراك موقتي از خوب بودن مي تواند انگيزش و آمادگي براي ادامة درمان را كاهش دهد (يعني پرواز بسوي سلامتي). مقيماني كه مدت طولاني احساس بدي نداشته اند ممكن است نتيجه بگيرند كه خودشان مي توانند مشكلاتشان را كنترل كنند و در نهايت دركشان از ضرورت درمان كوتاه مدت باشد. برعكس، ممكن است پيشرفت با تأخير يا كُند باعث تخريب روحية آنها، آمادگي ضعيف براي ادامة درمان و ترك زودهنگام درمان، بويژه در افرادي شود كه نمي توانند ارضاء را به تأخير اندازند.

 

منبع : اجتماع درمان مدار

مترجم : دکتر علی اکبر ابراهیمی