جلسة خانگي، وسيلة ابتدايي تبادل كارها در TC است. جلسات خانگي هر شب هفته با جمع شدن همة مقيمان مركز و استفها برگزار مي گردد.

عملكرد اصلي جلسة خانگي، راهبري اجتماع است. اين عملكرد بايد بطور مؤثري هدايت شود، چون مقدار قابل توجهي از اطلاعات در مورد تمام فعاليت هاي مربوط به مقيمان، بويژه تعيين افراد گروههاي مواجهه، تغييرات شغلي و طرحهاي روزهاي آينده مورد بررسي قرار مي گيرد. اين امر با توجه به فراخناي توجه مقيمان كه نسبتاً كوتاه است، تكليف مشكلي است چون نياز است كه آنها ساكت بايستند يا بنشينند و گوش كنند تا اينكه بطور فعال مشاركت كنند. علاوه بر اين وقتي كه گروه مواجهه بعد از جلسة‌ خانگي برگزار مي شود، ميزان اضطراب مقيمان افزايش مي يابد و اين امر باعث پراكندگي حواسآنها مي شود.

جلسات خانگي يك هدف باليني نيز دارند. آنها ميداني براي ارتباطات مثبت و منفي در مورد فعاليتهاي مقيمان هستند. براي مثال، ممكن است دستاوردهاي خاصي اعلام شود. اين نه فقط باعث پاداش به فردي مي شود كه آن دستاورد را كسب كرده، بلكه مشوقي براي ديگران نيز مي شود. برعكس، اعلام عمومي اينكه فردي تنبل است و تذكر اجتماعي مي گيرد، باعث فشار گروهي مي شود كه مي تواند تغيير راتسهيل كند.

روش

جلسة خانگي توسط مقيم ارشد (معمولاً يك هماهنگ كننده و گاهي يكنفر از انتظامات) طراحي و اجراء مي شود، اگرچه استف حضور دارد ونظارت لازم است. هماهنگ كنندة مسائل و اطلاعات مربوط به مركز را ارائه مي كند. اين كار مستلزم تلاش قابل ملاحظه اي براي مرور يادداشتها و اطلاعات مربوط به مسائل روزمره و وضعيت مراجع است. استف ارشد يا تازه وارد مسئول شناخت تغييرات شغلي مقيمان است (و يا افراد منتخب براي گروه مواجهه) و اينها تصميمات باليني مهمي هستند. اسامي مقيمان براي اين فعاليتها توسط هماهنگ كننده ثبت و اعلام مي شود.

ادارة جلسة خانگي

همة مقيمان و استفها در محل مناسبي در مركز گرد هم مي آيند (معمولاً در اتاق شام يا سالن استراحت). همه نشسته اند بجز مقيم هماهنگ كننده كه ايستاده و جلسه را شروع مي كند و با صداي بلند مي گويد «عصر بخير خانواده» و همة مقيمان جواب مي دهند. از بحث هاي اتفاقي جلوگيري مي شود تا اطمينان حاصل شود كه هر عضو اجتماع به مطالب گوش مي دهد و اطلاعات درستي كسب مي كند (بويژه با توجه به نفرات برگزيده براي گروهها و رتبة شغلي).

سپس هماهنگ كنندة موارد مورد بحث را به شيوه اي معمولي ارائه مي كند: حضور و غياب، معرفي مقيمان جديد (گاهي اسامي كساني كه رفته اند، اعلام مي شود)، اعلام جزئيات سفرها و سرگرمي ها، اعلام اسامي افرادي كه طبق برنامه بايد به مسائل قانوني و طبي خود رسيدگي كنند، اعلام تغييرات شغلي و مشخص كردن نفرات گروههاي مواجهة خاص. اين فُرمت تغيير نمي كند، بجز در مواقع اعلامهاي خاص و برنامه ريزي گروهها كه بستگي به جلسة شبانه دارد. گروههاي مواجهه در عصر سه روز هفته بلافاصله بعد از جلسة خانگي برگزار مي شود. در اين بعدازظهرها است كه اعضاء منتخب براي گروههاي مواجهه معرفي مي شوند. ساير فعاليتها يا برنامه هاي فراغتي عصر، در سه روز ديگر هفته كه گروه مواجهه برگزار نمي شود، انجام مي گيرد.

راهبري باليني جلسة‌خانگي

موارد باليني در دستور جلسة خانگي معمولاً در آخر ارائه مي شود. اينها معمولاً اعلام تذكرات، يا ليست قراردادهاي تحويل داده شده به هماهنگ كننده يا استف است. مثلاً، هماهنگ كننده مي تواند نام آنهايي كه قرارداد بسته اند را بخواند (قراداد انظباطي يا تجربة يادگيري). اينها سريع و به شيوة عادي عاطفي خوانده مي شود، فقط براي اينكه كساني كه با كل اجتماع قراداد بسته اند، مشخص شود. اين اطلاعات، اهميت خاصي دارد، چون اثربخشي قرارداد به عنوان يك تجربة يادگيري وقتي افزايش مي يابد كه توسط كل اجتماع محترم شمرده شود. براي مثال، از مورد قرارداد، پاداشهاي خاصي گرفته شده است نظير غذا خوردن همراه بقية اعضاء خانواده. اگر مقيمان به اين محروميت توجه نكنند، قدرت تجربة يادگيري ضعيف خواهد شد.

ممكن است هماهنگ كننده مشكلات خاص يكي از مقيمان را آشكار كند (مثلاً، آيا ممكن است فردي در مورد نگرش نانسي در گروه مواجهه صحبت كند) يا ثبت نام در برنامه اي كه مانع ترك كردن درمان توسط يك فرد خاص مي شود (مثل، جاني مي خواهد مركز را ترك كند، لطفاً با او صحبت كنيد). اين پيشنهادات را مي توان فوراً در ضمن صحبتها در گروه مواجهه كه بعد از جلسة خانگي برگزار مي شود، پيگيري كرد.

هماهنگ كننده به شكل خيلي رسمي، نام افرادي را مشخص مي كند كه تذكر كلامي دريافت خواهند كرد. اين مقيمان تشويق مي شوند تا رفتار نامناسب (مثل لعنت كردن، حفظ نامناسب اتاق) يا نگرشهاي منفي (نسبت به كار و جلسات) را اصلاح كنند. تذكر كه توسط هماهنگ كننده ارائه مي شود مختصر و فهرست كوتاهي از اسامي است. اين محدوديتها، اين اطمينان را بوجود مي آورد كه جلسة خانگي به فشار آوردن (توسري زدن) تبديل نشود. محتواي تذكر خفيف است و آهنگ عاطفي نسبتاً ملايمي دارد. تذكرات تحريك كننده مي تواند واكنشهاي عاطفي را از گروه مواجهه دور گرداند و معمولاً با جلسه أي پيگيري مي شود كه نتايج بياني بهتري دارد. همچنين، بدليل آنكه مقيم نمي تواند در جلسة خانگي پاسخي بدهد، يك تذكر عاطفي شديد مي تواند پاسخهاي عاطفي شديد را بعد از جلسه بوجود آورد. اين پاسخها و حتي پاسخهايي كه به نحو مناسبي ارائه مي شود، بايد براي بررسي در جلسات مواجهه ذخيره شود.

ممكن است مقيمان تذكر را بسوي فرد ديگر (در جلسة خانگي) هدايت نكنند، اگرچه به آنها اجازه داده مي شود كه تذكرات خانگي را ارائه دهند. اين تذكرات مي تواند بر گروههاي فرعي مقيمان يا كل اجتماع جهت داده شود.

براي مثال، ممكن است مقيمي اجتماع را نصيحت كند تا انگيزه و آشكاري بيشتري داشته باشد، يا برعكس، ممكن است مقيم ديگر اجتماع را براي رفتار و نگرشهايش تأييد كند.

جلسة خانگي مي تواند محل اجتماعي مؤثري براي تقويت راهبري باليني باشد. براي مثال، مدير از مقيماني كه قرارداد دارند (بخاطر قانون شكني هاي شديد) مي خواهد تا با اجتماع روبرو شوند و بطور مختصر نوع و دليل اعمال خلاف خود را بيان كنند. هدف اين فعاليت، تقويت درك از يك اجتماع باز است و بر عكس، اجتناب از اثرات مخرب «وجود رمز در خانه» است. اين فعاليت وسيله أي براي يادگيري مشاهده اي و تقويت ارزشها و انتظارات اجتماع فراهم مي كند. اينها اعتماد (امنيت اجتماع) را افزايش مي دهند، كناره گيري مقيم از تجربيات مشترك را به حداقل مي سانند، و اجتماع را براي حمايت از مقيم در جهت اصلاح، آگاه مي كنند.

راهبري باليني در جلسة خانگي بحث كلي رويكرد TC در مورد خودافشائي فردي و عمومي را با اهميت مي سازد. در حضور جمع نبايد محتواي حساس فردي افشاء شود چونكه ممكن است اثرات رواني نامطلوبي بر فرد داشته باشد. در نظر گرفتن اين مسأله، بويژه براي گروههاي مختلف، الزامي است (مثل گروه نوجوانان، اختلال دوگانه و افرادي كه ايدز دارند). يك راهنماي كلي، اجتناب از اظهار نظرهاي عمومي در مورد مسائل شخصي است، اما بايد فرد را تشويق كرد كه اين مسائل را با گروه و سرانجام با اجتماع در ميان بگذارد. آمادگي براي اين خودافشايي ها با كمك استف و همتاهاي محرم بدست مي آيد.