جلسه عمومی (GM) براي شناخت مباحث و تصحيح مشكلاتي تشكيل می گردد كه يكپارچگي اجتماع را تهديد مي كند. خيلي كم اتفاق مي افتد كه جلسة عمومي بدليل مثبت (مثل تبريك گفتن به خانواده بخاطر پيشرفتشان يا تلاشهاي آنها در يك پروژة خاص، يا فراهم كردن سريع اطلاعات زياد در مورد مركز، جابجايي برنامه به محل ديگر، باز شدن يك مركز جديد و غيره …) تشكيل گردد. اهداف خاص جلسة عمومي شناخت و تصحيح و تأديب افراد يا شرايط مشكل زا، تأكيد مجدد بر انگيزش و تقويت رفتارها و نگرش مثبت است. بنابراين، هدف عمده و گسترده تر جلسة عمومي، بكارگيري مشكلات براي آموزش ديدگاه TC، در مورد بهبودي و زندگي درست و تأكيد مجدد بر وجود قدرت و حمايت كل اجتماع براي اعضايش است.

روش

همانند ساير جلسات و گروهها، روش جلسة عمومي شامل آماده سازي، هدايت و اجراء و پيگيري است.

آماده سازي

جلسة عمومي پرخواسته ترين جلسه در TC است. مدت طولاني آن، تشديد مشاركت و اهداف پيچيدة آن نيازمند تلاش قابل ملاحظه استف و مهارتهاي راهبري باليني است. آماده سازي عمدتاً شامل شناخت مشكل است كه توسط استف ارشد بررسي مي شود، و محدود كردن كل فعاليتهاي مركز بخاطر جلسه، طرح براي اعمالي كه بايد انجام شود (مثل تنبيهات فردي يا جمعي) و پيگيري جلسات گروهي مقيمان است.

مشكلات معمولاً توسط هماهنگ كننده يا استف شناخته مي شود و سپس به مدير مركز گزارش مي شود و مدير براي مطرح شدن مسائل درخواست جلسة عمومي مي كند. اين مشكلات از رخدادها يا رويدادهاي ويژه مربوط به مقيمان خاص يا موقعيتهاي نادر كه مربوط به استفها است، آشكار مي گردد.

همة مشكلاتي كه در جلسة عمومي مطرح مي شود به كل اجتماع مربوط است، اگرچه مي توان آنها را بصورت زير طبقه بندي كرد: مشكلاتي كه مربوط به كل اجتماع است؛ و مشكلاتي كه مربوط به افراد خاص است. مشكلات مربوط به افراد خاص شامل يك يا چند مقيم است كه مشخص مي شود قوانين خانگي را زير پا گذاشته و يا قوانين اساسي را نقض كرده اند،‌ مشكلات مربوط به كل اجتماع بطور بالقوه مي تواند روحيه و سلامت رواني و اجتماعي اجتماع را تحليل برد. اين مشكلات شامل قانون شكني يا تخلفات آشكار چند نفر از مقيمان، افزايش غير منتظرة ريزش مقيمان يا رفتارها و نگرشهاي منفي است كه به نظر مي رسد مركز اقامتي را فرا مي گيرد. مشكلات فردي و كلي اجتماع عموماً شامل اثرات منفي منتشر است كه همانند نمونه هاي آموزشي عمل مي كنند و رشد پيوندجويي مجدد با افراد منحرف را باعث مي شود. ممكن است مشكل مربوط به يك نفر يا چند نفر از مقيمان باشد مثل تخطي از قوانين اساسي يا خانگي، فرار از مركز، رفتار غيرمسئولانه در خارج از مركز، و بازگشت به برنامه. جلسة عمومي با حقايق و رويدادها سر و كار دارد و خودفريبي هاي مشخص و فريبكاريها را مرور مي كند. جلسة عمومي چارچوبي براي ابراز احساسات در مورد رويدادها است.

اجراي جلسة عمومي

تمام اعضاي اجتماع، استفها و همتايان براي دستيابي به اهداف جلسة عمومي دور هم جمع مي شوند:‌در هر زماني، همة مقيمان و استفها (حتي آنهايي كه وظيفه اي بر عهده شان نيست) در يك فضاي ساده و بسيار بزرگ براي مدت نامحدود گرد هم مي آيند.

قوانين جلسة عمومي همان قوانين جلسة خانگي است و بر حفظ فرآيند نظم در يك محيط امن تأكيد دارند. تأكيد خاص جلسة عمومي، حفظ تن صداي جدي در جلسه است و فوري بودن (اهميت) هدف جلسه را نشان مي دهد. بنابراين، شوخي و خنده وجود ندارد. علاوه بر اين، بر قوانين استاندارد ضد خشونت يا تهديد به خشونت تاكيد زيادي مي شود؛ ترك اتاق ممنوع است و قوانين سمينار بخاطر تأكيد بر گوش كردن و توجه كردن، بكار گرفته مي شود. استف و مقيم هماهنگ كننده معمولاً درخواست جلسة عمومي مي كند، گزارشها و مشاهدات مربوط به وقايع مشكل زا و افراد مشكل دار را ارائه مي كند. جلسة عمومي سه مرحلة فعاليت دارد كه به صورت گسسته طراحي نشده اند اما با هم همپوشي و پيوستگي دارند اين سه مرحله عبارتند از: تشريح مشكل، اظهارات اجتماع و تركيب اجتماعي.

در فاز ابتدايي يعني تشريح مشكل،حد و شدت مشكلات بايد تعيين گردد، و كساني كه بطور مستقيم يا غيرمستقيم در مشكل نقش داشته اند، مشخص گردند. اين هدف معمولاً در ابتداي جلسة عمومي و با روشهاي زير بدست مي آيد: مشاهدات و خودافشايي استفها و مقيمان، اعترافات مقيمان قانون شكن و مشاركت خود به خود ديگر مقيمان حاضر در جلسه.

در فاز اظهار اجتماعي، از مقيمان مشكل دار خواسته مي شود تا با مقيمان و استفها روبرو شوند، قانون شكني خود را بيان كنند، و بدون پاسخ به واكنشهاي اجتماع، فقط گوش كنند. مقيمان ديگر بطور داوطلبانه مي ايستند و با همة مقيمان يا مقيمان مشكل دار به شيوه اي كه احساسات آنها را برانگيزد، صحبت مي كنند، از آنها با خشم سؤال مي كنند، عواطف شان را برمي انگيزند، به آنها عضب مي كنند و يا اظهار نااميدي مي كنند و وقتي صحبتشان تمام شد، مي نشينند (البته هر بار فقط يكي از مقيمان صحبت مي كند).

اساساً، اين مرحله كمك مي كند تا احساسات جمعي مقيمان نسبت به واكنشهاي افراد مشكل دار يا وقايع مشكل زا تخليه شود. اين احساسات شامل خشم، آسيب و نااميدي از خطاهاي ديگران، سرخوردگي ناشي از شكست و تنزل مدلها (نقش سرمشق) و ترس و اضطراب مربوط به بهبودي خود فرد مقيم است

(بازگشت جانشيني). ايجاد تعادل در اين احساسات شامل اظهارات مربوط به دوستي، ابراز ارزش رفاقت و نياز به حمايت متقابل در فرآيند شكنندة بهبودي است.

فاز سوم، يعني تركيب، مستلزم تأييد مجدد آموزه هاي اجتماعي، بكارگيري اعمال تنبيهي خاص و اجراي گروههاي پيگيري (بعد از جلسة عمومي) است. يك گام مهم در مرحلة تركيب اجتماعي، آشكار كردن هر مشكل پنهان در درون اجتماع است.

با وجودي كه مقيمان خاص در جلسة عمومي شركت مي كنند و وقايع مشخصي مورد بررسي قرار مي گيرد، اما ممكن است اينها «نوك كوه يخي» بوده و علامت مشكلات گسترده تري در ميان ساير مقيمان مركز باشد؛ (مثل مصرف مواد، روابط جنسي، دروغگويي و دزدي) اما در لا به لاي مشكلات ديگران پنهان مي شود و به آن توجهي نمي شود. احساس گناه اعضاء كه معمولاً با اين تخلفات پنهان شده همراه است را مي توان در گروههاي كوچكتر كه بدنبال مرحلة اظهار اجتماعي اجراء مي شود، شناسائي كرد. فرآيند اين گروههاي «ريگ دار» بصورت دايره اي است كه بتدريج پهن مي شود و احساسات گناه افراد در آن افشاء مي شود، احساس گناهي كه افشاهاي ديگران، آن را تحريك كرده است. ممكن است مرحلة اخر تركيب اجتماعي به فراسوي خود جلسة عمومي كشيده شود كه اين بخشي از فرآيند شفايابي كلي است.

نقش استفها و مقيمان ديگر

فعاليت ها و تكنيكهايي كه از طريق مراحل براي به جريان انداختن جلسة عمومي بكار گرفته مي شود عبارتند از: عناصر درماني – آموزشي TC، مثل يادگيري، مواجهه، وارسي و گواهي دادن. عملكرد مقيمان ديگر در جلسة عمومي بصورت مواجهه، افشاء كردن و اعتراف، تأييد و تعهد مجدد است.

با اين حال، جلسة عمومي، از نقشها و عملكردهاي چندگانة استفها به عنوان هماهنگ كننده، مراجع قدرت منطقي، و نقش سرمشق استفاده مي كند. استفها جلسه را با كمك مقيم هماهنگ كننده، اداره مي كنند و آن را بسوي تركيب اجتماعي راهبري (هدايت) مي كنند. آنها مرجع قدرت منطقي هستند كه تنبيهات انضباطي مناسبي را طراحي و اجراء مي كنند. اساساً، آنها جدال و كشمكش آشكاري را با بهبودي از طريق سخنراني و شهادت و گواهي شخصي ابراز مي كنند. استفها ممكن است قسمتهايي از داستان بهبودي خود را بازگو كنند، بر بحرانهايي كه بازگشت را تسريع مي كند، تأكيد كرده و رفتارهاي شكست خود را ذكر كنند و يا جدا شدن واقعي از درمان را خاطرنشان كنند.اين داستانها به آنهايي كه در وسط بحران شخصي گرفتار هستند، شك دارند و سردرگم هستند و يا راه خود را گم كرده اند، اميد مي دهد.

ممكن استف از مجموعه اي از رفتارهايي كه باعث جلسة عمومي شده است، چشم پوشي كند. ممكن است در جلسة عمومي، قوانين خانگي توضيح داده شود و بر آنها تأكيد مجدد شود. ارزيابي مديريت كلي خانه (مركز) ندرتاً باعث مجموعه اي از اعمال تنبيهي خاص يا تجربة يادگيري مي شود. اين اعمال شامل ممنوعيت يا از دست دادن پاداش  براي گروههاي فرعي يا براي كل مقيمان است.تنبيهات انضباطي براي افراد يا گروهها، اخراج كردن مقيمان خاطي و تبعيد از مركز است.

مباحث باليني و اجتماعي

            تركيب اجتماعي بدنبال جلسة عمومي، باعث تسكين فردي و جمعي مي شود و نتايج مثبتي به همراه دارد. با اين حال، جلسات عمومي اثرات باليني كوتاه و دراز مدتي بر فرد دارد و اثرات آن را بر اجتماع تقويت مي كند. بويژه پيگيري مسائل جلسة عمومي در گروهها و جلسات فردي در رابطه با اثرات ناشي از اين جلسه اهميت دارد. اين جلسات، احساسات و واكنشهاي غيرمنتظره اي را در برخي مقيمان برمي انگيزد،

مثل: احساس گناه، بي اعتقادي، سرخوردگي، خشم ناشي از تنبيه غيرمنصفانه و … . استف بايد هشيارانه وضعيت مقيم را در ضمن و بعد از جلسة عمومي بررسي كند و به مقيمان بطور مستقيم يا بطور غيرمستقيم (توسط مقيمان ديگر) كمك كند.

يكي از تنبيهاتي كه باعث ايجاد ادراك بي عدالتي در مقيمان مي شود، تبعيد از خانه است. همانطور كه هر يك از مقيمان بايد تنبيه را بصورت تجربة يادگيري تلقي كند، كل اجتماع نيز بايد تنبيه از خانه را بپذيرد. منطق استفاده از اين تنبيه بايد بصورت پيامهاي كليدي اجتماعي و درماني براي همة مقيمان بيان شود.

كل اجتماع مسئول تخلف از قوانين اساسي و اصلي توسط فرد يا گروهي از افراد است. پيامد جلسة عمومي (تبعيد از خانه) به عنوان نتيجه براي رشد وحدت اجتماعي بكار گرفته مي شود. بنابراين، در رويكرد TC ،جلسة عمومي – يعني بكارگيري اجتماع براي شناخت مشكلات اجتماعي – يك مداخلة بي نظير است. جلسة عمومي شامل چند مقيم خاطي است كه نمونه اي را براي همة مقيمان ايجاد مي كند (از طريق يادگيري جانشيني). مقيمان بايد از جلسة عمومي بصورت فرآيند آزمايش و خطا در اصلاح خود، بهبودي و زندگي درست استفاده كنند.