هسته فرآيند تغيير در TC، رابطه  ميان فرد و اجتماع است. تغييرات بهم وابسته در رفتارها، نگرشها، تجربيات و ادراكات به تدريج بصورت تغيير در سبك زندگي و هويّت آشكار می شوند، و اين تغييرات زمانی صورت می گيرد كه مقيمان خودشان را در اجتماع غوطه ور ساخته و آموزه های TC را درونی سازند .

برای TC ها، اهميت و ارزش درونی سازی مورد توجه خاص است و به ويژه با توجه به قدرت اجتماع به عنوان يك روش كه می تواند به آسانی اين تغييرات را در رفتارها و نگرشها ايجاد كند. با اين حال، ممكن است اين تغييرات وقتي مقيم TC را ترك می كند يا از تأثير همه جانبه آن رها می شود، دوام پيدا نكند. همه مقيمان در TC رفتار رها از دارو را در طی مدت اقامتشان نشان می دهند. برخي از مقيمان اخراج می شوند، در حاليكه ديگران رفتارها و نگرشهای مورد انتظار را حفظ می كنند و اين منجر به كامل كردن يا فارغ التحصيل شدن از برنامه مي­شود. بازگشت به مواد كه در ميان برخی از اخراج شدگان و برخی از فارغ التحصيلان رخ می دهد، نمايانگر ارتباط ميان درونی سازی و فرآيند تغيير است.

اين فصل، مفهوم، ويژگيها و سطوح درونی سازی در فرآيند تغيير را تشريح می كند. مقيمان به تدريج آموزه های TCو انتظارات رفتاری را از طريق فرآيند يادگيری تجربی درونی مي­سازند. تغييرات رفتاری و شناختی درونی سازی میشوند وقتيكه بر مبنای تجربيات ذهنی مثبتی استوار باشد.

مفهوم و ويژگيهای درونی سازی

درونی سازی، مفهوم آشنای روان تحليل گری است كه بر آن نوع يادگيری دلالت دارد كه شامل «پذيرش» رفتار و آموزه های ديگران است. در TC، وقتی يادگيری جديد، يك بخش «ذاتی» از خزانه رفتاری فرد می شود، درونی سازی آشكار می شود. برای مثال، مقيمانی كه الگوی سرمشق می شوند، تغييراتی در رفتارها، نگرشها و ارزشهايی كه نمايانگر انتظارات اجتماع است را نشان می دهند. با اين حال، درونی سازی اين تغييرات وقتی كامل تر بنظر می رسد كه الگوی سرمشق از مواجهه با انتظارات اجتماع جای خود را به يك روش شخصی زندگی بر مبنای تجربيات خود فرد می دهد.

نكته قابل توجه اينكه، درونی سازی اشاره به اين دارد كه مقيمان چگونه آنچه را كه در TC ياد گرفته اند بطور كامل می پذيرند، تمرين می كنند و در موقعيت های جديد درون و يا بيرون از برنامه بكار می گيرند.

ويژگيهای درونی سازی

نشانه و علامت درونی سازی عبارت است از: انتقال اثرات يادگيری جديد از پيامدهای بيرونی (عينی) به تجربيات درونی (ذهنی). وقتی تغييرات يادگرفته شده درونی می شوند، بنظر می رسد كه اين تغييرات نسبت به يادگيريهای خارجی، با ثبات تر و خود آغاز (از درون هدايت شده) هستند. بنابراين اندازه گيری شاخص های عينی درونی سازی، نسبت به شاخصهای رفتاری و ابعاد ذهنی، دشوارتر است.

در TC، درونی سازی از الگوهای رفتاری، تجربی و تغييرات ادراكي كه در طول زمان رخ می دهد، استنباط شود. اين الگوها را می توان بر حسب چندين ويژگی كلی توصيف كرد: ناهماهنگی شناختی و تعارض رفتاری؛ تعميم، آموختن يادگيری و تجربيات تأييد كننده.

ناهماهنگی شناختی و تعارض رفتاری

اغلب آموزه های TC در مورد زندگي درست و بهبودی، بطور مستقيم مخالف روشهای خاص تفكر مقيمان و نگرش كلی آنها به مواد، خودشان و جهان است (به معنای ناهماهنگی شناختی). درونی سازی وقتی مشخص می شود كه مقيمان، بدبينی و شك شان در مورد مناسب بودن آموزه های TC، كاهش می يابد و به تدريج تفكر جديد خود را جايگزين تفكر قديمی می كنند.

بطور مشابهی، TC از مقيم تغييراتی را می خواهد كه مستقيماً با ويژگيهای فرد منحرف اجتماعی يا فرد با رفتار اجتماعی مختل در تعارض است (تعارض رفتاری). مقيمان بايد از قوانين رسمی، مقررات و انتظارات غيررسمی پيروی كنند. درونی سازی با كاهش فراوانی و شدت تخلفات رفتاری، قانون شكنی يا مشاركت منفعلانه مشخص می شود. مقيمان به تدريج برای برآورده كردن خواسته های TC با مشكل كمتری مواجه می شوند و هم به قوانين و هم به تغيير مثبت توجه می كنند. با اين حال علايم آشفتگی فردی غالباً با حل تدريجی ناهماهنگی و تعارض همراه می شود. اضطراب، خشم، خصومت، شكاكيّت، مقاومت، دفاع و حتي تهديد به ترك درمان، ممكن است نشانه تلاش فرد برای ترك الگوهای قديمی رفتار و تفكر باشد.

عنصر كشمكش، ميان درونی سازی و ديگر شكلهای تغيير فردی مثل انطباق، تفاوت مهمی بوجود مي­آورد. بعدها، مقيمان يادگيری موقعيتی را نشان مي­دهند، يعنی تغييرات رفتاری بدون تحمل ضروری تجربه هايی كه تعارض رفتاری و ناهماهنگی شناختی را حل مي­كند. براي مثال مقيمان مي­توانند رفتارها، تفكرات و نگرش هايی را به نمايش بگذارند كه برای حفظ ايمنی در زندان اجتماع، بدون حذف كردن شيوه های قديمی رفتار و تفكر مناسب باشد.

بنابراين، درونی سازی مستلزم آن است كه ناهماهنگی با يادگيری جديد مبتنی بر تجربيات مثبت مقيم حل شود، تجربياتی كه با تغيير شناخت و رفتار همراه است. الگوهای قديمی، بدون تجربه تغيير جهت عوض نمی شوند، اما مي­توانند در توازی با يادگيری جديد مستحكم شوند.

تعميم

شايد مشخص ترين شاخص درونی سازی، توانائی مقيم در بكارگيری آموزه ها، مفاهيم و ارزش های بهبودی و زندگی درست در موقعيت های جديد داخل و خارج برنامه است. در داخل برنامه، درونی سازی از طريق نرخ تغيير مقيمان در يادگيری رفتارها و مفاهيم جديد، آشكار مي­شود. يادگيري آنها كارآمدتر است و بر مبنای يادگيری های قبلی پايدار آنها، خطاهای كمتر دارد.

برای مثال، مقيمان می توانند در نقشهای اجتماعی كه مسئوليت پذيری بيشتر، قدرت غيررسمی و سطوح مهارتی بيشتری دارد جای گيرند. اثربخشی آنها در اين نقش های كسب شده، با نقش های يادگرفته شده قبلی ارتباط دارد.

در بيرون از برنامه، وظايف شغلی و مسئوليت های جديد، باعث چالش در يادگيری مهارتهای عينی جديد مي­گردد. مقيمانی كه يادگيری های خود در طی درمان را درونی كرده اند، می توانند ارزشها و نگرش های همراه با اصول اخلاقی كار، مهارت های ارتباط با ديگران، توانائی ايفای نقش های گوناگون، انعطاف پذيری برای مواجهه با شكست، موفقيت و ترديد را به بيرون از برنامه منتقل كنند.

آموختن يادگيری

در طول دوره درمان TC، همه مشكلات مقيم شناسايی نمي­شوند و تقريباً تعداد كمی از اين مشكلات حل مي­شوند. بنابراين، يك هدف اين فرآيند، آموزش اين نكته به مقيمان است كه يادگيری هم يك ارزش و هم يك شيوه سازش در زندگی است. وقتی مقيمان تغييرات فردی را تجربه می كنند و در می يابند كه اين تغييرات از طريق تلاشهای يادگيری صورت می گيرد، خود يادگيری يك شيوه حل مسأله، يك روش مقابله با مشكلات عاطفی و مشكلات موقعيتی مي­شود.

بنابراين، آموختن يادگيری به عنوان ارزشی شناختی درونی شده و راهنمايی برای مقابله با چالشهای زندگی مي­شود. موقعيت های متنوع، تنش زا و يا طاقت فرسا، برای فرد به عنوان فرصت هايی برای آشكار كردن تغييرات و رشد شخصيتي درك مي­شود. اين ادراكات از پايدار ماندن فرد در رويارويي با تهديد و يا فشار حمايت مي­كنند و به وي اجازه مي­دهد تا اين موقعيت ها را سنجش و ارزيابي كرده و تصميم بگيرد. بطور قابل توجهي، اين شاخص هاي آموختن يادگيری، نمايانگر انتظارات اجتماع از خودمختاری مورد بحث در مراحل مشاركت است. بنابراين، آموختن يادگيری نمايانگر درونی سازی آموزه های TC است.

تجربيات تأييد كننـده

درونی سازی، يادگيری بر مبنای پيامد های ذهنی است كه از طريق يادگيری تجربی خارج از اجتماع همتا نيز رخ مي­دهد و در مرخصی های كوتاه مدت و ملاقات های بلند مدت يا جستجوی شغل، رفتارها و نگرش های تازه كسب شده در برنامه، در موقعيتهای دنيای واقعی آزمون مي­شوند. مقيمان در فرصتهای اشتغال در موقعيت های قبلی يا جديد، با تغيير نگرش ها و سطوح متفاوت صداقت فردی، باورها، ارزش ها و مهارت های سازشی خاص، وارد می شوند. پيامدهای ذهنی حاصل از اين آزمايش ها در دنيای واقعی می تواند يادگيری جديد، درك تغيير خود و همچنين درك برنامه به عنوان يك موقعيت امن برای يادگيری معتبر را تقويت كند. حتي پيامدهای منفی حاصل از اين آزمايش های خارجی، اگر بطور مناسب در برنامه مرور شود، مراجع و منابعی برای يادگيری مداوم فراهم كرده و پيوند جويی با برنامه را حفظ خواهد كرد. بنابراين، تجربيات تأييد كننده متنوع درون و بيرون برنامه، درونی سازی آموزه های TC را با تقويت اعتماد به افراد، روشها و خود فرآيند، تسهيل می كند.

درجه درونی سازی

فرآيند درمان در TC، به تعامل ميان تغيير مقيم و مجموعه مداخلات اجتماعی و فردی اشاره دارد. در اين تعامل، درونی سازی آموزه های اجتماع و رفتارها، نگرشها و ارزشهای جديد بصورت تدريجی و متغير صورت می گيرد و ضرورتاً كامل نيست.

جريان درونی سازی را می توان به عنوان يك درجه (شيب) تصور كرد كه سطوح يا مراحل تغيير يابنده درونی سازی را به تصوير مي­كشد. چهار مرحله زير بر تغييرات در طی درمان دلالت دارد: همكاری، همرنگی، تعهد به برنامه و تعهد به خود. دو مرحله اضافی تداوم و يكپارچگي، بيانگر درجه تغيير درونی شده است كه به فراسوی موقعيت درمان گسترش می يابد

 

منبع: کتاب اجتماع درمان مدار

ترجمه دکتر علی اکبر ابراهیمی