رویکرد اجتماع درمان مدار (TC) بر دیددگاه روشنی بنا نهاده شده است که شامل چهار نقطه نظر مربوط به هم است، اختلال مصرف مواد، شخص معتاد، بهبودی و زندگی درست. مشکل فرد است نه مواد. صرف نظر از تفاوتهای فردی، معتادان شباهتهای مهمی با هم دارند. معتادان در اجتماعی شدن، مهارتهای شناختی و عاطفی، رشدی و روانشناختی کلی دارای مشکلاتی هستند. دیداه (TC) در مورد زندگی درست بر باورها و ارزشهای اشکاری تاکیید داردکه برای بهبودی لازم است. اینها فرد را هدایت می­کنند که چگونه با خود، همتاها، افراد مهم زندگی و جامعه رابطه برقرار کند.

دیدگاه TC به اختلال سوء مصرف مواد

از دیدگاه TC، سوء مصرف مواد، اختلال پیچیده ای در کل فرد است. الگوهای رفتاری و فکری خود تهدید کننده و خود مخرب، آشفتگی در سبک زندگی و عملکرد فرد را آشکار می­سازد با وجودی که اثرات ژنتیکی، فیزیولوژیکی و شیمیایی مواد شناخته شده است، اما از دیدگاه TC خود فرد باید مسئولیت اولیه اختلال و بهبودیش را بپذیرد. بنابراین از دید TC، اعتیاد یک علامت است و نه جوهر و اصل اختلال. مشکل خود فرد است نه مواد. دیدگاه TC، اختلال استعمال مواد از مصرف کنندگان مواد جدا نیست. تصویر بد کنشی و آشفتگی افرادی که وارد درمان می­شوند، نمایانگر اختلالی اساسی تر در کل شخصیت آنها است. علیرغم گوناگونی آنها در زمینه اجتماعی، جمعیت شناختی و مواد مورد علاقه آنها، می­توان با یک نمیرخ بالینی خاص، این اختلال را در چهار حوزه اصلی نمایش داد. به طورکلی، تصویری ک افراد هنگام ورود به TC نشان می­دهند، حاکی از در معرض خطر جسمی بودن و بحرانهای اجتماعی است. مصرف مواد آنها اخیرا از کنترل خارج شده است؛ آنها توانایی ناچیزی در پرهیز از مواد نشان می­دهند، وظایف اجتماعی و شخصی برای آنها بی ارزش است و مصرف مواد آنها به یک سبک زندگی انحرافی تبدیل شده است. اگر چه از نظرشدت، میزان و مدت درگیری با این مسائل در هر حوزه با هم تفاوت دارند اما همه آنها نیاز به یک TC اقامتی دارند تا خود را از یک زندگی رو به زوال و انحطاطی نجات دهند و عملکرد روان شناختی و اجتماعی خود را با ثبات سازند و یک دوره طولانی تغییر شخصیتی و سبک زندگی را آغاز کنند.