جدایی از اجتماع

برنامه هايي كه خود را TC مي نامند، اغلب توسط مراجعان و مراكزي پايه گذاری شدند كه فضا يا محلشان از ساير مراكز يا برنامه های مؤسسه ای، واحدها، يا بطور كلی از محيط هاي آلوده به مواد جدا بوده است. در موقعيت های اقامتی، مراجعان 24 ساعت روز را براي چندين ماه دور از اثرات دنيای خارج باقی می مانند قبل از اينكه امتياز مرخصی های كوتاه مدت را بدست آورند. در موقعيت های «درمان روزانه» غير اقامتی، فرد براي مدت 4 تا 8 ساعت در محيط TC است و ساعات بعد از آن تحت نظارت همتاها و خانواده است. حتي در موقعيت های سرپايی با كمترين محدوديت، برنامه ها و اصول TC را مي توان بكار گرفت. اعضاء بتدريج از شبكه های دوستان قديمی جدا مي شوند و با همتاهای پاك درون برنامه ارتباط برقرار مي كنند. 

يك محيط اجتماعي

محيط درونی مركز TC شامل يك فضای جمعی است كه حس مشترك و فعاليت های جمعی را تشويق مي كند مثل گروه ها و جلسات. ديوارها مملو از علائمي است كه واژه های ساده فلسفه برنامه، پيامهای زندگي درست و بهبودی را به تصوير مي كشد. تخته سياه ها و تابلوها نام و ميزان ارشديت و شغل مقيمان در برنامه را نشان مي دهد؛ برنامه هاي روزانه نيز روي تابلوي اعلانات نصب شده است. اين تصاوير، نمايش ديداری سازمانی برنامه است كه فرد می تواند با آن ارتباط برقرار كند و آن را درك كند، عواملي كه پيوندجويي را افزايش مي دهد.

فعاليت های اجتماعی

براي بكارگيري مؤثر، خدمات درمانی يا آموزشی بايد در بافت اجتماع همتا فراهم شود. بنابراين، بجز مشاوره های فردی، همه فعاليت های برنامه به شكل جمعی هستند. اين فعاليت ها شامل حداقل تهيه يك وعده غذا و پذيرائی با شركت همه اعضاء برنامه روزانه گروه ها، جلسات و سمينارها، گروه های كاری و اوقات فراغت و تفريح سازماندهي شده، جشنها و مراسم (مثل تولدها، جشن فارغ التحصيلی و ...) است.

همتاها به عنوان نقش سرمشق

اعضايی كه رفتارهای مورد انتظار را نشان مي دهند و ارزش ها و آموزه های اجتماع را به نمايش مي گذارند، به عنوان نقش سرمشق در نظر گرفته مي شوند. در حقيقت، قدرت اجتماع به عنوان متني براي يادگيری اجتماعی، به تعداد و كيفيت نقشهای سرمشق آن بستگي دارد. از همه اعضای اجتماع انتظار مي رود كه الگو باشند – يعنی هم اتاقی ها، مقيمان جوان و مسن تر، تازه وارد، ارشدها و مدير. TC نيازمند اين نقش های سرمشق چند بُعدی است تا يكپارچگی اجتماع را حفظ و اطمينان حاصل كند تا اثرات يادگيری اجتماعی پخش مي شود.

يك روز ساختار يافته

ساختار برنامه با ديدگاه TC بويژه نظرش در مورد مراجع و بهبودی ارتباط دارد. فعاليت های منظم با زندگی آشفته مقيمان مقابله مي كند و تفكر منفي و كسالت را از آنها دور مي سازد (يعني عواملي كه زمينه ساز مصرف مواد است). فعاليت های ساختار يافته اجتماع، يادگيری خود ساخت دهي را در فرد، در مديريت بر زمان، برنامه ريزي و هدف گزيني و كسب اهداف و مسئوليت پذيری عمومي تسهيل مي كند. بنابراين صرف نظر از مدت آن، روز دارای يك برنامه رسمی از فعاليت هاي گوناگون درماني و آموزشي از پيش تعيين شده، زمان ثابت و با روشهاي منظم است.

كار به عنوان درمان و آموزش

مطابق با رويكرد خوديارانه TC، همه مقيمان در انجام كارهاي روزانه مركز مسئول هستند (مثل تمييزی، پخت و آماده كردن غذا، خريد مايحتاج، امنيت، تنظيم برنامه ها،‌ وظيفه آماده سازی گروه ها، جلسات، سمينارها و ... ). در TC، نقشهای كاری مختلف واسطه اثرات اصلی آموزشی و درمانی است. عملكردهای شغلی، پيوندجويي با برنامه را از طريق مشاركت و فراهم كردن فرصت براي رشد مهارتها، خودارزيابی و رشد فردی (از طريق چالش عملكرد فردي با مسئوليت پذيري در قبال برنامه) تقويت مي كند. گستره و عمق كارهاي مقيم به موقعيت برنامه (مثل مؤسسه اي بودن در برابر مراكز سرپايی) و منابع فرد (سطح عملكرد روانشناختي، مهارتهاي اجتماعي و زندگي) بستگي دارد.

قالب مرحله

طرح درمان، يا برنامه فعاليت های درمانی و آموزشی به فازهايی تقسيم شده است كه يك ديدگاه رشدی از فرآيند تغيير را نشان مي دهند. تأكيد روی يادگيری افزايشی در هر مرحله است كه فرد را به سوی مرحله بعدي بهبودي حركت می دهد.

مفاهيم TC

يك برنامه رسمی و غير رسمی متمركز بر آموزش ديدگاه TC بويژه مفاهيم بهبودی خوديارانه و زندگي درست وجود دارد. مفاهيم، پيامها و دروس برنامه در گروه ها، جلسات، سمينارها و گفتگوی هم گروه ها و نيز در مطالب خواندنی، علائم و نوشته های فردی تكرار مي شود.

گروه های مواجهه همتا

عمده ترين گروه اجتماعی و درمانی مواجهه است، البته از ساير شكلهای گروههای درمانی، آموزشی و حمايتی نيز در صورت نياز استفاده مي شود. جزئي ترين هدف مواجهه همانند ساير برنامه های TC – تقويت آگاهي فرد از نگرشها و الگوهای رفتاری خاصی است كه بايد اصلاح شود. با اين حال، فرآيند مواجهه ممكن است بر حسب تمايل و نظر استف و بسته به نوع افراد مورد مواجهه (مثل نوجوانان، هم بندها در زندان، فرد با تشخيص اختلال دوگانه) متفاوت باشد.

آموزش آگاهی

همة مداخلات درمانی و آموزشی با هدف افزايش هشياری فرد از تأثير رفتار و نگرشهايش روی خود و محيط اجتماعی و همچنين تأثير رفتارها و نگرشهای ديگران روی خود و محيط اجتماعي صورت می گيرد.

آموزش رشد هيجاني

دستيابي به اهداف رشد فردی و اجتماعی شدن نيازمند آموزش افراد است تا دريابند چگونه احساسات خود را بشناسند، بطور مناسب آنها را ابراز كنند، چگونه آنها را بطور سازنده بخاطر خواسته های بين فردی و اجتماعی زندگي جمعی كنترل كنند.

مدت زمان طراحی شده درمان

مدت بهينه زمان براي كامل كردن برنامه بايد با اهداف TC از بهبودی و ديدگاه رشدی آن از فرآيند تغيير همخوان باشد. اينكه چه مدت فرد بايد در درمان بماند، بستگی به مرحله بهبوديش دارد، اگر چه يك دوره حداقل برای مشاركت كامل نياز است تا آموزه های TC درونی شود.

تداوم مراقبت

كامل كردن درمان اوليه، تنها يك مرحله از فرآيند بهبودی است. خدمات بعد از مراقبت يك عنصر اساسی مدل TC است. اينكه آيا مراقبت در داخل برنامه اصلی يا بطور جداگانه در خانه های بين راه اقامتی و غيراقامتی يا مراكز سرپايی صورت گيرد، ديدگاه و رويكرد برنامه های مراقبت بعدی را هدايت مي كند كه بايد بعد از درمان اوليه TC، تداوم يابد.

بنابراين از ديدگاه زندگي درست و بهبودي خوديارانه، استفاده از شبكه هاي همتا براي تقويت خدمات (بعد از مراقبت) شغلي، آموزشي، بهداشت رواني، اجتماعي (و خدمات ديگر) ضروري است.

منبع: کتاب اجتماع درمان مدار

مترجم دکتر علی اکبر ابراهیمی