اكثر تشويق ها، بطور آشكار با مرحلة تغيير همخواني دارد. با اين حال، تصميم استف در مورد تشويقها هميشه بر مبناي سنجش باليني يادگيري اجتماعي و رشد فردي است. در اينجا دو نكتة مهم وجود دارد: موقعيت اعطاء شده و موقعيت فردي؛ و خودمختاري و وابستگي اينها رابطة‌ ميان اهداف باليني و اجرايي تشويقها را مورد تأكيد قرار مي دهد. براي برخي مقيمان، قدرت نمادي موقعيت اجتماعي ممكن است بيش از حد ارزيابي شود كه نمايانگر نقايص دراز مدت اجتماعي و خودكارآمدي و عزت نفس است. براي اين مقيمان عزت نفس از تشويقهايي بدست مي آيد كه ممكن است بطور انحصاري با موقعيت اجتماعي مشخص شود. موقعيت واگذار شدة آنها با منابع خارجي مشخص مي شود؛ آن توسط ديگران داده و گرفته مي شود، از اين رو، اين موقعيت نمايانگر عزت نفس والا بر اساس پيشرفت باليني دروني شده و رشد فردي است. بنابراين، گستره اي كه تشويقها و موقعيت اجتماعي باعث تقويت موقعيت واگذار شده و فردي مي شود بايد ارزيابي شود. اين امر ممكن در ثبات ادراك از خود مقيم، وقتي او تشويق را دريافت و يا از دست مي دهد، مشخص شود.

با در نظر گرفتن بحث دوم، تشويق هاي فزاينده مي تواند وابستگي اجتماعي را تقويت كند نه خودمختاري فردي را. ممكن است مقيمان خودراهبري و مسئوليت پذيري بهبود يافته در پيرامون برنامه را نشان دهند. با اين حال، حدي كه خودمختاري آنها به جامعه خارج از TC تعميم مي يابد بايد ارزيابي شود. اين ارزيابي نياز به گزارش مقيمان بعد از مرخصي هاي كوتاه و دراز مدت دارد يا دادن بازخورد به استف، و تماس استف با افراد نزديك او مي تواند به اين ارزيابي كمك كند. اينكه مقيم چگونه و به نحو خوبي خودش را بدون آشنايي، امنيت و حد و مرز اجتماع مقيمان يا بدون هرگونه موقعيت اجتماعي در جامعة بزرگ راهبري مي كند يك بحث باليني مهم و برجسته در سيستم تشويق است. 

نویسنده: دکتر علی اکبر ابراهیمی، دکتری روانشناسی و درمانگر اعتیاد