در TC، همة فعاليتها براي ايجاد اثرات درماني – آموزشي طراحي شده اند. در فرآيند تغيير، اين فعاليتها بصورت تركيبهاي منفرد يا متنوع، شامل مداخلاتي است كه بطور مستقيم يا غيرمستقيم بر فرد تأثير مي گذارند. در واقع، واژة مداخلة جامع، استفاده از همة فعاليتها براي آموزش يا شفايابي را خلاصه مي كند و اهميت اجتماع به عنوان روش را نشان مي دهد.

چارچوب حاضر، چگونگي بكارگيري اين فعاليت ها به عنوان مداخلات در فرآيند تغيير بر مبناي ويژگيهاي سه گانه را نشان مي دهد. اين مداخلات، رسمي و غيررسمي، متمركز بر اجتماع يا فرد و تعاملي هستند و به شيوه هاي مختلف بر فرد تأثير مي گذارند.

مداخلات رسمي و غيررسمي

مداخلات رسمي طراحي مي شوند، معمولي هستند و بطور منظم فعاليتها را برنامه ريزي مي كنند. اين مداخلات در موقعيتهاي مدون يا اختياري با واسطة استف يا مقيمان اتفاق مي افتد. فعاليتهاي رسمي خاص، همان برنامة گروهها و جلسات/ مشاورة نفر به نفري است كه توسط استف يا مقيمان تحت نظارت استف انجام مي شود. برخي فعاليتها طراحي نشده اند و بطور غيررسمي در تعاملات روزمرة مقيمان اتفاق مي افتد. از مقيمان انتظار مي رود كه مقيمان ديگر را در رابطه با موضوعات امنيت، قوانين، مقررات، انتظارات نقش سرمشق، روشهاي اجتماعي و مدنيّت، نظارت و راهنمائي كرده و آموزش دهند. اين خود افشائي هاي دوجانبه، وجه اشتراك متقابل در افكار و احساسات و تأييدهاي حمايتي نيز، فعاليت هاي مداخله اي است كه بطور خودجوش در گفتگوهاي مقيمان يا بطور اتفاقي در يك جمع چند نفره در هر موقعيتي اتفاق مي افتد.

مداخلات اجتماعي

اگرچه همة فعاليتها با نيّت تغيير فرد صورت مي گيرد، اما برخي از آنها بطور مستقيم به فرد ارائه مي شود و برخي ديگر بطور غيرمستقيم به اجتماع. برنامة روزانة جلسات، گروهها، سمينارها، وظايف شغلي، غــذا خوردن جمعي و خانه پايي بر كل اعضاء متمركز مي شود. به عنوان مداخله، اين فعاليت ها به يك رويداد يا مشكل خاص در اجتماع موكول نمي شود. اثر اين مداخلات بر كل اعضاء و فرد از طريق مشاركت روزانه مستقيم و غيرمستقيم است (يعني جانشيني).

مداخلات خاص

مداخلات خاص ،برنامة منظم و مدوني ندارند اما به نيازهاي اجتماع بستگي دارند. براي مثال، تذكر اجتماعي كه توسط فرد يا استف داده مي شود (يادآورندة تصحيحي براي اعضاء)، محروميت هاي خانگي، جلسه عمومي و وقايع تفريحي خاص براي شناخت مسائل خاص كل اعضاء بكار گرفته مي شود. ممكن است اينها مشكلاتي باشد كه حل شده يا نياز به ترغيب و تأييد داشته باشد. نياز به مداخلات اجتماعي خاص بايد توسط وقايع واقعي يا پيش بيني شده در اجتماع، مشخص شود (مثل بيماري و مرگ و مير مقيمان يا استف ها، وقايع خبري محلي يا ملي؛ يا مشكلات درك شده براي كل اجتماع مثل ريزش بيش از اندازه مورد انتظار، خشونت، مصرف مواد، مشاركت ضعيف يا اصول اخلاقي پايين.

مداخلات فردي

مداخلات معين بطور ويژه به رفتار فرد متكي هستند. اين مداخلات توسط مقيمان ارائه مي شود مثل تذكرات (يادآورهاي تصحيحي به فرد) مواجهه ها، تأييدها، پيشنهادات و آموزشهايي كه در گروههاي باليني يا خارج از آن اتفاق مي افتد؛ يا آنهايي كه ممكن است توسط استف بصورت تشويقهاي كلامي، تغييرات شغلي، تغييرات مرحلة درمان، مشاورة فرد به فرد، توبيخ هاي شفاهي و اعمال انضباطي گوناگون ارائه شوند.

با وجودي كه اين مداخلات بسوي افراد خاصي هدف گرفته مي شود، اما آنها براي تأثير گذاشتن روي كل اجتماع بكار گرفته مي شوند. براي مثال، همانطور كه در فصلهاي قبلي گفته شد، پيامدهاي انضباطي براي فرد توسط استف ابداع و بكار گرفته مي شود و وقتي مقيمان اينها را مشاهده مي كنند از آن ياد مي گيرند. درگير شدن مقيمان ديگر، مداخلة لازم و تصحيحي براي يك آموزش وسيع اجتماعي را برمي انگيزد. در اين روش، فرد، مقيمان ديگر و كل اعضاء بطور جامع مسئول رفتار خود در اجتماع هستند.

مداخلات تعاملي

ممكن است اثر مداخلات خاص تقويت شود؛ با تأخير باشد يا در تعامل با مقيمان ديگر تعديل شود. براي مثال، پيامهاي داده شده در سمينارها، ممكن است با صحبتهاي مقيمان بطور رسمي قبل يا بعد از سمينار روشن تر شود. يا ممكن است وقتي فرد با رفتار خود در گروه مواجه مي شود، آن را نپذيرد مگر آنكه او همان رفتار را در فرد ديگري در گروه مواجهه بعدي ببيند. بنابراين، فعاليت هاي جداگانه و تركيبي مختلف، براي مدت، شدت و فراواني ايجاد تغيير فردي لازم است.